loading...
پایگاه شهید علی چیت سازیان مسجد قدس همدان
یک بسیجی بازدید : 37 پنجشنبه 23 خرداد 1392 نظرات (0)

مسلمانان اتفاق نظر دارند كه پيامبر خدا ، عيسى(عليه السلام) ، در آخر الزمان ، از آسمان به زمين مى آيد . خدا مى فرمايد : « همه اهل كتاب ، پيش از مرگ مسيح ، به او ايمان مى آورند و روز قيامت بر آنها گواه خواهد بود » (نساء/159) همچنين مى فرمايد : « مسيح سبب آگاهى بر روز قيامت است ( زيرا نزول وى گواه نزديكى رستاخيز است ) . هرگز در آن ترديد نكنيد و از خدا پيروى كنيد كه اين راه مستقيم است » ( زخرف / 61 ) .



يعنى مسيح(عليه السلام) از نشانه هاى قيامت است و همه اهل كتاب ، مسيحى و يهودى ، به او ايمان مى آورند ; و ايمان آنها زمانى است كه خدا وى را به دنيا مى فرستد و مسيح و آيات و نشانه هاى خدا را مى بينند .

امام باقر(عليه السلام) فرمود : « عيسى(عليه السلام) پيش از روز قيامت ، از آسمان به زمين نزول مى كند و يهوديان و مسيحيان پيش از مرگش ، به او ايمان مى آورند . وى پشت سر مهدى نماز مى خواند » ( بحار 14/530 ) .

حكمت عروج مسيح به آسمان اين است كه خدا وى را براى مرحله حساسى از تاريخ و براى مأموريت مهمّى ذخيره كرده است ، پيروان وى بزرگ ترين نيروى جهان در آخر الزمان خواهند بود و همچنين بزرگ ترين مانع براى رسيدن نور هدايت به ملت ها و برپايى دولت جهانى عدل الهى . از اين رو طبيعى است كه مسيح(عليه السلام) در سرزمين هاى آنان فرو بيايد و جهان مسيحيت ، كه پديده هاى جاهلانه و عوامانه آن را فرا گرفته ، آمدن حضرت را موجب يارى خود در برابر ظهور مهدى(عليه السلام) و مسلمانان بدانند . طبيعى است كه مسيح(عليه السلام) از كشورهاى مختلف مسيحى بازديد مى كند ; خدا انواع معجزات را به دست او ظاهر مى سازد و تعداد بسيارى به دست ايشان هدايت مى شوند .

نخستين ثمره نزول حضرت عيسى ، كاهش دشمنى غربى ها با اسلام و مهدى(عليه السلام) و برقرارى پيمان صلح و آشتى بين دولت هاى غرب و امام مهدى(عليه السلام)است .

بعيد نيست كه نماز خواندن عيسى(عليه السلام) پشت سر مهدى(عليه السلام) چند سال پس از نزول يعنى زمانى باشد كه دولت هاى غربى پيمان صلح را شكسته و لشكريان خود را براى جنگ با مهدى(عليه السلام) بسيج كنند . در اين هنگام است كه مسيح(عليه السلام)موضع روشن خود را در جانبدارى از امام مهدى(عليه السلام) آشكار مى كند و به او اقتدا مى كند .

اما معقول آن است كه شكستن صليب ها و كشتن خوك ها كه منابع سنى آن را روايت كرده اند ، پس از شكست غربى ها در نبرد با امام بوده و بعد از آن است كه امام و مسيح(عليهما السلام) وارد مراكز كشورهاى مسيحى شوند و ملت ها با تكبير و هلهله از او استقبال كنند .

در البيان في أخبار صاحب الزمان  مقاتل بن سليمان و مفسران پيرو وى در تفسير « وإنه لعلم الساعة » ( زخرف /61 ) گفته اند : مقصود مهدى است كه در آخر الزمان مى آيد ]و سبب آگاهى بر روز قيامت است[.

كشف الغمه 3/280 ; صواعق /162 ; حلية الأبرار 2/724 ; ينابيع المودة/301 .


خداوند مى فرمايد : « فرشتگان گفتند : اى مريم ! خدا تو را به كلمه اى ( وجود با عظمتى ) بشارت مى دهد كه نامش مسيح ، عيسى پسر مريم ، است . در اين جهان و جهان ديگر ، صاحب شخصيت و از مقربان الهى خواهد بود . در گهواره و در حالت كهولت با مردم سخن مى گويد و از شايستگان است » ( آل عمران /45 ـ 46 ) .

معنى « در گهواره با مردم سخن مى گويد » همان سخن گفتن هنگام ولادت است اما « در كهولت » يعنى وقتى از آسمان فرود آيد ، چون در سى و سه سالگى و پيش از كهولت ، به آسمان برده شد . ابن عباس مى گويد : سى ساله بود ( بغوى 2/77 ) . كهولت ، چنان كه لغت شناسان گفته اند ، از وقتى است كه خطوط پيرى آشكار شود . راغب مى گويد : كهولت يعنى وقتى سفيدى پيرى با سياهى مو آميخته شود . . . 

در مجمع البيان  آمده است : كهولت يعنى پس از نزول عيسى(عليه السلام) از آسمان ، براى كشتن دجال . حضرت در سى و سه سالگى به آسمان برده شد كه پيش از كهولت بود . اين گفته به نقل از زيد بن اسلم است . طبرى در تفسيرش مى گويد : كسانى كه مى گويند عيسى(عليه السلام) در گهواره و كهولت با مردم سخن مى گويد ، مقصودشان پيش از رفتن به آسمان است اما برخى گفته اند : كهولت يعنى وقتى دوباره ظاهر شود و با مردم سخن بگويد .

وى نام معتقدان به اين نظريه را مى بَرَد ، بعد از « ابن زيد » آن را نقل مى كند . ثعلبى در تفسيرش  و فخر رازى ، اين نظريه را منتسب به « حسن بن فضل بجلى » مى دانند ، و بغوى  مى گويد : از حسين بن فضل پرسيدند : مطلبى درباره نزول عيسى(عليه السلام) در قرآن هست ؟ گفت : آرى ، آن جا كه خدا فرمود : « وكَهْلا ; در كهولت با مردم سخن خواهد گفت » ( آل عمران /46 ) او در دنيا به سن كهولت نرسيد ، پس معنايش اين است كه پس از نزول از آسمان به كهولت مى رسد .

مسيح مى گويد : بندگانت به سبب گفتن « عيسى خداست » سزاوار عذابند اما اگر آنها را ببخشى و عذابشان نكنى ; آنها هم ديگر اين سخن را نمى گويند ، بلكه تو را به يكتايى خوانده ، و پذيرفته اند كه من بنده توام ; اگر اينان را چون از سخن كفر آميز خود دست برداشته اند ببخشى ، توانا و حكيمى . ر.ك : التصريح في نزول المسيح / كشميرى / 292 .

یک بسیجی بازدید : 51 پنجشنبه 23 خرداد 1392 نظرات (0)

مهدى ، جوانى از ياران و نزديكانش را در 23 يا 24 ذى حجه ( 15 شب پيش از ظهور ) مى فرستد ، تا بيانيه اش را در مسجد الحرام بخواند . پس از نماز وقتى مى ايستد و نامه امام يا قسمت هايى از آن را مى خواند ، به او حمله مى برند و او را بين ركن و مقام ، به طرز وحشيانه مى كشند . شهادت فاجعه آميزش، در زمين و آسمان تأثير مى گذارد

همانطور که می دانید در زمان ظهور امام يارانش همچون پاره هاى ابر پاييزى در مكه جمع مى شوند و با امام ديدار مى كنند .


از شمار اين احاديث در تفسير عياشى 2/56 از امام باقر(عليه السلام) آمده است : صاحب الامر در برخى از اين دره ها غيبت مى كند (امام به ناحيه ذى طوى كه از دره هاى مكه و ورودى هاى آن است، اشاره كرد ) خدمتگزار امام، دو شب پيش از خروج، با برخى از ياران امام ملاقات كرد و پرسيد : اينجا شما چند نفريد؟ مى گويند : حدود چهل مرد ! مى پرسد: اگر امامتان را ببينيد، چه مى كنيد؟ پاسخ مى دهند : به خدا سوگند ! اگر به كوه ها پناه ببرد ، ما هم همراهش پناه مى بريم ! خدمتگزار سال بعد نزد آنان مى آيد و مى گويد : ده تا از پيرتر ( بزرگ تر) ها و نيكوكاران تان را (براى ملاقات با امام) انتخاب كنيد ، سپس خدمتگزار آنها را به خدمت امامشان مى برد و امام بدانان شب بعد را وعده مى دهد .

نعمانى  از امام صادق(عليه السلام) آورده است : ياران صاحب الامر برايش محفوظ و نگه دارى شده اند . حتى اگر همه مردم روى برگردانند ، خدا يارانش را گرد مى آورد . خدا درباره اينان فرموده است : « فإن يكفر بها هؤلاء فقد وكلنا بها قوماً ليسوا بها بكافرين » ; همچنين فرموده است :  « فسوف يأتى الله بقوم يحبّهم ويحبّونه اذلّة على المؤمنين أعزّة على الكافرين » .

امام باقر(عليه السلام) فرمود : برخى از ياران مهدى ، شب هنگام از بستر خود مفقود مى شوند و صبح در مكه اند . بعضى در روز سوار بر ابر ديده مى شوند كه گردش مى كنند ، و به نام و نام پدر و اوصاف و نسب شان شناخته مى شوند . پرسيدم : فدايت شوم ! ايمان كدام يك بيشتر است ؟ فرمود : آن كه سوار بر ابر در روز گردش مى كند .

نعمانى /312 و به نقل از بحار 52/368 .

گردش آنها بر فراز ابر در روز ، به اين معناست كه خدا به وسيله ابر و به گونه كرامت و معجزه ، آنان را به مكه منتقل مى كند . شايد هم معنايش آن باشد كه با هواپيما ـ مانند ديگر مسافران ـ با گذرنامه كه نام خود و پدرشان در آن نوشته شده ، مى آيند .

دلائل الامامه  مى گويد : خدا در مكه و در يك شب ( شب جمعه ) آنان را در صبح آن روز در مسجد الحرام گرد مى آورد و حتى يكى از آنها جا نمى ماند .
اين حديث همخوان با روايت سنى و شيعى است كه خدا امر امام را در يك شب سر و سامان داده ، ظهورش در عصر روز جمعه ، نهم محرم است .


قيام آزمايشى ، شهادت نفس زكيه

طبق روايات نيروهاى فعال در مكه هنگام ظهور مهدى(عليه السلام) عبارتند از :

1. حكومت حجاز كه به رغم ناتوانى در رويارويى با ظهور امام ، نيروهايش را متمركز مى كند ، اما مسلمانان چشم به راه آمدن مهدى از مكه اند و در موسم حج ، ذهن شان بدان مشغول است .

2. سازمان اطلاعاتى و جاسوسى سفيانى كه در تعقيب فراريان از مدينه اند . اينها اوضاع را براى ورود به مكه زير نظر دارند تا در وقت مناسب ، هر جنبشى را سركوب كنند .

3. دستگاه هاى اطلاعاتى دولت هاى بزرگ كه براى يارى حكومت حجاز و نيروهاى سفيانى تلاش مى كنند و اوضاع مكه را به طور ويژه زير نظر دارند .

4. يمنى ها هم در مكه نقش دارند ، چون دولت شان كه مقدمه دولت مهدى است ، چند ماه پيش ايجاد شده است .

در اينچنين اوضاع و جو ناهمگون و مخالفى است كه امام مهدى ( ارواحنا فداه) قيام مى كند و از حرم شريف كار را آغاز نموده و بر مكه چيره مى شود .

اينكه روايات جزئيات را ذكر نكرده ، و به مسائلى كه در پيروزى انقلاب مقدس ايشان سودمند بوده يا ضررى بدان نداشته ، اكتفا كرده ، طبيعى است .

از بارزترين نكات احاديث ، اين است كه مهدى ، جوانى از ياران و نزديكانش را در 23 يا 24 ذى حجه ( 15 شب پيش از ظهور ) مى فرستد ، تا بيانيه اش را در مسجد الحرام بخواند . پس از نماز وقتى مى ايستد و نامه امام يا قسمت هايى از آن را مى خواند ، به او حمله مى برند و او را بين ركن و مقام ، به طرز وحشيانه مى كشند . شهادت فاجعه آميزش، در زمين و آسمان تأثير مى گذارد و قيامى آزمايشى و داراى ثمرات بسيارى است ، از جمله اينكه دَدْ منشى حكومت را براى مردم آشكار و زمينه را براى قيام مهدى(عليه السلام) كه دو هفته پس از آن خواهد بود ، هموار مى سازد ، شايد هم به سبب اين اقدام وحشيانه شتابزده ، سستى و تزلزل در دستگاه حاكم به وجود آورد .

اخبار شهادت اين جوان پاك ، در منابع سنى و شيعى بسيار و در منابع ما هم (شيعى) زياد است . نامش غلام ، نفس زكيه و در برخى منابع « محمد بن حسن » است . احاديث مربوط به اين رخداد ، در فصل ياران مهدى(عليه السلام) گذشت .

در روايتى طولانى از ابوبصير از امام باقر(عليه السلام) آمده است : قائم به اصحابش مى فرمايد : اهالى مكه مرا نمى خواهند اما من كسى را نزدشان مى فرستم تا چنان كه شايسته امثال من است ، با آنان اتمام حجت كند . پس به مردى از اصحابش مى گويد : نزد اهالى مكه برو و بگو : اى اهل مكه ! من فرستاده فلانى به سوى شمايم و او به شما مى گويد : ما اهل بيت رحمت و معدن رسالت و خلافتيم . ما ذريه محمد و سلاله پيامبرانيم . به ما ستم شده و آزار ديده ايم ، بر ما غالب شده اند و از روزى وفات پيامبرمان تا امروز حقمان را غصب كرده اند . ما از شما يارى مى جوييم ، پس ياريمان كنيد .

وقتى آن جوان ، اين سخنان را بگويد ، او را بين ركن ومقام سر مى برند ، و همو نفس زكيه است . وقتى خبر به امام برسد ، به يارانش مى گويد : به شما نگفتم اهالى مكه خواهان ما نيستند! اهالى مكه از امام دعوت نمى كنند ، تا اينكه خود امام حركت و خروج مى كند . همراه سيصد و سيزده مرد ( به شمار جنگجويان بدر ) از عقبه طوى (= كه يكى از ورودى هاى مكه) پايين مى آيد تا به مسجدالحرام برسد . چهار ركعت نماز نزد مقام ابراهيم مى خواند و به حجرالأسود تكيه مى دهد، آن گاه حمد و ستايش خدا را گفته، نام پيامبر را مى بَرَد و بر او درود مى فرستد و سخنانى مى گويد كه احدى از مردم آنها را نگفته است !

 

بحار 52/307 .

یک بسیجی بازدید : 33 پنجشنبه 23 خرداد 1392 نظرات (0)

 

فرمانده اطلاعات وعملیات لشکر32انصارالحسین(ع)(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) سال 1341 در خانواده اي مذهبي در همدان ديده به جهان گشود.جرات , تيزهوشي و توانائي جسمي از خصوصيات بارز دوران کودکی او بود . علاقه زیادي به ورزش هاي رزمي داشت .پر تلاش و باروحيه بود. دوران ابتدائي و راهنمايي را در شرایط فقر خانواده گذراند و خود نيز براي امرار معاش خانواده اش كارمي كرد.
ورود ش به هنرستان همزمان با پيروزي انقلاب بود.اومانند میلیونها ایرانی درراه پیروزی و استمرار انقلاب اسلامی تلاشهای زیادی به عمل آورد.
با فرمان امام خميني (ره) مبني بر تشكيل ارتش بيست ميليوني از طريق هنرستان وارد بسيج شد ودرپادگان آموزشي قدس همدان آموزشهای نظامی را گذراند.هوش و ذكاوت او دركسب فنون نظامي به قدري بود كه در مدت كوتاهي به عنوان فرمانده نيروهاي آموزشي انتخاب شد .بعد از آن او فرمانده مرکز آموزش نظامی شد. نيروهائي كه توسط شهيد چيت‌سازان آموزش ديده اند بالغ بر چندين هزار نفر مي باشند.
با شروع جنگ تحميلي وتجاوز دشمن بعثي به خاك مقدس جمهوري اسلامي اوکه شوق زيادي براي رفتن به مناطق جنگي داشت , با تشكيل وقبول فرماندهی گردان انصار الحسين (ع) و به عهده گرفتن مسئوليت آموزش جنگهای كوهستاني در این گردان , به منطقه عملیاتی رفت.
درعمليات مسلم بن عقيل با اينكه بيش از17 سال سن نداشت 140 نفر از نيروهاي بعثي را كه به اسارت رزمندگان اسلام در آمده بودند از داخل خاك عراق به پشت جبهه انتقال داد و شهامت و شجاعت خود را به اثبات رساند.
علی چيت سازان باتشكيل لشکر انصار الحسين (ع)به عنوان فرمانده اطلاعات و عمليات این یگان برگزيده شد ودر بيشترعملياتی که از سوی رزمندگان اسلام برای مقابله با متجاوزان صورت می گرفت,شرکت کرد. از جمله عمليات والفجر2 , والفجر 5 , والفجر 8 و...اوچند بار در این عملیات مجروح شد اما هربار با جدیتی بیشتر و عزمی راسخ تر به جبهه بر می گشت.
او همانند فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی, با وجود اينكه مسئوليت سنگين فرماندهی اطلاعات وعمليات لشکر انصارالحسین(ع)را به عهده داشت ولي هيچ گاه از نيروهاي مخلص بسيجي دور نمي شد ,در مواقع عملیات با اینکه اوماموریت خودرا که شناسایی مواضع دشمن بود ,از قبل انجام داده بوداما به برداشتن اسلحه و حضور در عملیات به یاری رزمندگان گردانهای عملیاتی می شتافت.
علي چيت سازیان درعمليات كربلاي 4و5 نيز به عنوان فرمانده محور عملياتي لشکر انصارالحسين (ع) به مبارزه با دشمنان خدا پرداخت ورشادتهايي را از خود به يادگار گذاشت. هنوز جاي جاي خاك شلمچه حماسه‌ها و رشادتهاي او رادر دل خويش به يادگار دارد ,حماسه هایی که تا همیشه ی تاریخ فراموش نخواهد شد.
تيزهوشي و قدرت تصميم گيري فوق‌العاده او درعمليات باعث شده بود كه فرماندهي لشکرانصارالحسين (ع) بگويد :
"با وجود علي بسياري ازمشكلات عملياتي ما حل مي شود."
و در ميدان رزم چون مولايش علي(ع) مي رزميد وشوق شهادت در وجودش موج مي زد. سرانجام این سردارملی وسرباز فداکار اسلام عزیز در روز چهارم آذر 1366 در حين انجام يك ماموريت گشت شناسايي به درجه رفيع شهادت نائل آمد.قبل از او برادر دیگرش در راه دفاع از اسلام ناب محمدی به درجه رفیع شهدت رسیده بود.
منبع:پرونده شهید دربنیاد شهید وامور ایثارگران همدان و مصاحبه با خانواده وهمرزمان شهید


تعداد صفحات : 41

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر شما در مورد سایت ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 122
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 70
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 80
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 89
  • بازدید ماه : 85
  • بازدید سال : 272
  • بازدید کلی : 45,533